ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

داستان سكس مينا

اسم من مينا است و اهل تهران هستم. خانواده من براي كار مهمي يک هفته به شمال رفته بودند ولي من به بهانه درس از اين سفر شانه خالي كرده بودم و تهران مانده بودم. شايد تعجب كنيد كه چطور يه دختر تنها تهران ميماند و پدر و مادرش به شمال ميروند. بايد بگويم كه من اونقدرها هم تنها نيستم چون كه خانه عمه ام فقط يک طبقه با ما فاصله دارد در ضمن خانواده ام به من اعتماد زيادي دارند ولي من به دلايلي از اين اعتماد سوء استفاده كردم. من يه دوست به نام مرضيه دارم كه در مدرسه بغل هم مينشينيم و هر روز هم كلي با هم حال ميكنيم. من از مرضيه خواستم كه اوقات بي كاريش رو به بهانه درس خواندن بياد خانه ما. اون هم با كمال ميل قبولكرد. من هم به محض رفتن پدر و مادرم زنگ زدم مدرسه و صدام را كلفت كردم و گفتم كه من مادر فلاني هستم و دخترم مريض است و يه هفته مدرسه نمياد. بعدش هم كتاب و دفترهام رو جمع كردم و كير مصنوعي و فيلم سوپرهام رو در آوردم و منتظر مرضيه شدم. وقتي كه مرضيه اومد دو تايي لخت شديم و نشستيم تا از كير مصنوعي فيض ببريم. يه خورده كه گذشت فهميدم كه مرضيه مست شده و با خودش هم شراب آورده. من هم يه خورده از شراب اون خوردم و حالا دوتاييمون مست مست بوديم و نميدونستيم چيكار كنيم براي همين مانتوهامون رو پوشيديم و رفتيم جلوي در وايستاديم تا يه پسر هم سن و سالمون پيدا بشه و با هم حال كنيم اما نشد كه نشد. وقتي كه برگشتيم تو اتاق شروع كرديم به خوردن كس هاي همديگه. انقدر حشري شده بوديم كه ديگه عقلمونكار نميكرد و ممكن بود هر كاري ازمون سر بزنه براي همين مرضيه زنگ زد به داداشش تا بياد و ما رو هم راحت كنه. وقتي داداش مرضيه يعني حسام رسيد اينجا واقعاً غافلگير شد چون مرضيه به اون گفته بود كه براي جواب دادن چند تا سؤال بياد اينجا كه يه موقع چند نفر ديگه را دنبال خودش راه نندازه. بعد كه هر سه تامون آماده سكس شديم مرضيه شروع كرد به خوردن كير حسام و من هم باهاش لب ميگرفتم. خيلي حال ميداد حسام هم زود طاقتش تمام شد و رفت سراغ پستونهاي من. يه خورده كه پستونهام رو خورد رسيد به كسم و شروع كرد به خوردن اون. مرضيه هم تخم ها و كون حسام رو ليس ميزد. اما برخلاف باور ما آب حسام خيلي زود در اومد ولي اون بازم حشري بود و ميخواست ادامه بده. براي همين آبش رو تو دهن من خالي كرد و بعد كيرش رو گذاشت جلوي كسم و با فشار فرستادش تو و بعد برام تلمبه زد. مرضيه هم كه ديگه طاقت نداشت اون صحنه ها رو ببينه كير مصنوعي سي سانتي رو تا آخر كرد تو كونش. بعد از چند دقيقه حسام اومد سراغ مرضيه و يه خورده هم تو كس اون گذاشت بعدش هم سه تامون رفتيم حموم و كلي هم تو حموم حال كرديم

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر