ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

زن نامرئی 68

می خواستم بگم که من عاشق کون کردن هستم .. -غیب گفتی کدوم مرده که از کردن کون زن بدش بیاد .. می خواست یه چیزی بگه که حرفشو پس گرفت . هر لحظه بیشتر از لحظه قبل هوس و نیاز من بیشتر می شد شکمشو انداخت رو کمر من و تقریبا به من چسبید و از زیر کیرشو با فشار می فرستاد تا ته کوسم -آههههههه کریم کریم چقدر استاندارد کارتو انجام میدی . خیلی تکی .. کیرت حرف نداره .. همچین حشری و هیجان زده شده بود که با یه سرعت عجیبی پشت گردن و کمر و شونه ها مو  غرق بوسه کرده بود . من از این داغی و هوس اون بد جوری داغ کرده بودم .. -کریم جرم بده کوسمو بسوزون .. نههههه ... نهههههه .. چقدر کلفته کیرت .. خیلی حال می ده. کیرشو وقتی به دیواره های کوس تنگم می چسبوند و با فشار و چسبندگی و اصطکاک لذت بخش اونو می کرد تا ته کوس و درش می آورد دلم می خواست خودمو بکوبونم به درو دیوار و یه جوری خودمو تخلیه کنم .. قبل از این که اون آبش بیاد من حس کردم که دارم ارضا میشم فکرشو نمی کردم این قدر زود بتونم ارگاسم شم . اونم با کیر کلفتی که از پشت رفته بود تو کوسم . بااین که کوسم خودشو خالی کرده بود و لذت و آرامش خاصی رو در تمام بدنم حس می کردم ولی بازم هوس داشتم . دلم می خواست ادامه بده و با همون شور و حال اولیه منو بکنه .. . کوسم و کمرم و تن و بدنم همه جام تشنه بود و تشنه این که آبشو تو کوسم خالی کنه . -کریم منو بنداز رو تخت .. منو بنداز .... کیرشو کشید بیرون و کف دستشو گذاشت وسط درز کونم و با همون یه دست  پاهامو داد هوا و طوری منو رو تخت صاف و طاقبازم کرد که خودمم دهنم از این سرعت عملش وا موند و تا بیام بجنبم و لاپامو باز کنم که کیرشو راحت تر بکنه تو کوسم کیرشو در انتهای کوسم حس می کردم -کریم .. کیرم تو معرکه ای .. از اونجایی که یه بار ار گاسم شده بودم و طالب این بودم که کوسم پراز آب کیر شه به کریم گفتم چون  تو پسر خوبی هستی بهت اجازه میدم که آبتو تو کوسم خالی کنی تا برای ادامه گاییدن من جلوگیری نکنی و کمتر به مغزت فشار بیاری . این حرفو که به کریم زدم با دستان توانمندش کمرمو محکم به خودش فشرد و کیرشو محکم از زیر به سقف کوس من می زد و با چند حرکت مثل فشفشه آبشو خالی کرد تو کوسم .. -جااااااان کریم کریم .. اگه بدونی چقدر ثواب کردی چقدر تشنه ام بود .. نمی دونم بد حالیش شد یا چه چیز دیگه ای که کیرشو از توی کوسم بیرون کشید و همونو فرو کرد تو دهنم .. منم دیگه چیزی بهش نگفتم .. توی ذوقش نزدم . گذاشتم حالشو بکنه. دستمو روکوسم می کشیدم و منتظر بودم که یه بار دیگه هم ار گاسم شم . کیر کریم رو که چند سانتی عقب نشینی کرده بود دوباره رو به جلو هدایتش کردم و پس از این که یه حال جانانه ای بهش دادم حالیش کردم که حالا وقت کردن منه . پاهامو به دو طرف بازشون کرد و دوباره مشغول شد . کریم اصلا خستگی حالیش نبود . یه بار دیگه هم تونست ار گاسمم کنه ولی من دست بر دار نبودم . دلم می خواست بازم به کارش ادامه بده . سرشو میون دو تا دستام گرفته اونو به سینه هام می چسبوندم . داغش کرده بودم اونم واسه این که منو خوشحالم کنه  هر کاری رو که دوست داشتم انجام می داد . وقتی با کونم بازی کرد حس کردم که دلش پیش سوراخ کونمه . دلم نیومد  که اینو ازش دریغ کنم ولی بهش گفتم اول تا می تونی محل عملیات رو نرم و لغزنده و آماده اش کنه و این منم که کون خودمو باید به کیرش فشار بدم و بعد که روون شد خودش میدونه و خودش . . همون که اسم کونو شنید کیرش تیز تیز شد . کونمو به کیرش چسبوندم و این جوری خودمم کیف می کردم ولی کیر شده بود عین سنگ و سوراخ کون منم شده بود عین یه در آهنی سفت و سخت که به زور باز میشه . ولی با این حال صبر و حوصله به خرج داده و کونمو به کیرش فشار می دادم . -جووووووون خانوووووم نازیلا جون کیرم کیییییرررررم داره آبم میاد -کریم بذار بیاد ولی اگه شل شه از خودت می دونی . کیرشو همون دم در سوراخ کونم به آتیش کشیده بودم . جهشهای کیرشو که سرش چسبیده به سوراخ کونم بود احساس می کردم . چقدر ناتوان شده بود و اسیر زود انزالی .. در هر حال من که مرد نبودم بتونم میزان هوس و حالت مرد رو هنگام ریزش آب کیرش تصور کنم ولی باید یه حالتایی مثل ما زنا داشته باشه . حالا جلوگیری واسه اونا سخته در عوض ما دوست داریم زودتر آبمون بیاد . -کریم سر کیرتو همین طور به کونم فشار بده . بذار سوراخ کونم با همین آب تو هم خیس بخوره و نرم تر شده . راستی راستی نرم تر هم شده بود -جاااااان نازیلا داره میره .. داره میره .. کیرم داره میره توی کون .. -عجله نکن همین هفت سانتی که کردی توش واسه هفت پشتم بسه . .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

3 نظرات:

ایرانی گفت...

آره داداش عزیز در ذیل نظرات داستان منم می تونم پیامی به مناسبت سالگرد تاسیس سایت لوتی به عنوان تولد لوتی و لوتیان مبارک باد نوشته ام که در صورت امکان اگر زحمت انتشارش را در سایت مذکور بکشی ممنون خواهم شد که جهت محکم کاری شاید یک بار دیگر آن را در همین جا هم بیاورم . پاینده باشی ...ایرانی

ایرانی گفت...


تولد لوتی ولوتی صفتان مبارک باد !

آره داداش عزیز شایسته است که من هم به سهم خود به آنان که سه سال است لوتیانه برای سرگرمی و اعتلای فرهنگ و اندیشه فارسی زبانان از هیچ کوششی دریغ نمی ورزند پیام تبریکی داشته باشم . دردنیای دوستیها و مودت و دنیای لوتی گری باید واقعیتها را گفت . این که اگر چنین بگوییم برای آن گروه تبلیغ می شود و چنین بگوییم خودمان عقب می مانیم به نظر من تفکر پسندیده ای نیست . باید واقعیتها را گفت تا خواننده شایسته و فهیم ما با درایت و آزادی بر گرفته از اصول الهی و دموکراسی آنچه را که شایسته می داند بر گزیند . اگر من نخواهم به این بهانه که مسئول سایت یا وبلاگ دیگری هستم شایستگیها و زحمات دیگران را نادیده بگیرم اصول انسانی را زیر پا نهاده هرگز در کار خود موفق نخواهم بود و اما با یک بر رسی اجمالی می توان دریافت که این عزیزان با زحمات همه جانبه تا مین کننده هر نظر و عقیده ای هستند . داستانهای سکسی ,عشقی ,اخلاقی , ادبی , بحث های متفرقه , انواع و اقسام فیلمها توجه به مفاخر ملی و بزرگان تاریخ و نکونامان همیشه زنده وصدها اقدام دیگر نشان دهنده آن است که هر که وارد سر زمین لوتی گردد ناراضی بر نمی گردد . این اختیار برای خواننده فراهم است که به سلیقه و انتخاب خود به علاقه مندیهای خود روی آورد و به بیان ساده تر لوتی را می توان در ابعاد گوناگون مورد بر رسی قرار داد که در این مقوله و فرصت و بیان کوتاه نمی گنجد . هرچند چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است . و با یک نظر اجمالی به سر فصلها و عناوین مطالب و..می توان دریافت که عزیزان و لوتیها چه زحماتی برای اعتلای آن کشیده اند . لوتی از لوتیها تشکیل شده .. لوتی من و تو و همه کار بران هستیم . باید جوانمرد بود و این صفت نکو و پسندیده را همیشه حفظ نمود . این که در عمل نشان دهیم لوتی هستیم خیلی موثر تر از داستانها و گفتار های ماست . هرگز خود را بر تر از دیگران ندانیم .یکدیگر را دوست بداریم واز موفقیتهای هم شاد گردیم . نقطه ضعفهای دیگری را نقطه قدرت خود به حساب نیاوریم . آن انتظاری را که از دیگران داریم خود بر آورنده آن باشیم . گام اول را خود بر داریم , روح خود را تهی از حسادتها و کینه ها سازیم . دست دوستی یکدیگر را بفشاریم . انتقاد ها را با جان و دل بپذیریم و در برابر دشنام ها صبور باشیم . زندگی فقط سکس نیست ولوتی آن نیست که فقط از سکس بنویسد . سخن بسیار است و حوصله عزیزان کم . امیدوارم روزی برسد که دیوار فاصله ها از بین برود تا آنچه را که بر خود نمی پسندیم بر دیگری هم نپسندیم . آن روز که با تمام وجود با لبخند دیگران شاد گردیم و با اشک آنان گریان . چون همه از اوییم و به سوی او می رویم .. بار دیگر فرارسیدن سومین سالگرد این مجموعه پر بار و گرانبها را به مدیران محترم پرنس و پرنسس عزیز و معاونت محترم سکسی بوی و کاربران نمونه و شایسته آره داداش گل و کینگ صفر پنج محبوب و سایر زحمتکشان و دست اندرکاران سایت لوتی تبریک و تهنیت عرض نموده با تشکر از همراهی و همکاری شما در خصوص انتشار آثار بنده با رعایت اصول لوتی گری , موفقیت روز افزون شما را از ایزد منان مسئلت دارم . پاینده ایران و ایرانی , برافراشته باد پرچم سه رنگ سبز و سفید و سرخ شیر و خورشید نشان بر قله همیشه استوار دماوند آریایی ... شاد وسربلند باشید .... ایرانی

ایرانی گفت...

درسطر هفتم متن بالا به جای کلمه نخواهم باید ار واژه بخواهم استفاده می نمودم . ..ایرانی

 

ابزار وبمستر