ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

هوس اینترنتی 13

انگشتامو تو کوس فتانه می گردوندم -نهههههه طناز قربون دستت .. خجالت می کشم .. همون که خودت اومدی و .. نهههههه -فتانه حالا این قدر ناز نکن قربون اون هیکلت خوشگلت بشم من و برم من . منم دارم باهات حال می کنم دیگه . چرا این قدر خودتو دست کم می گیری . تو که نباید تا این حد خجالتی باشی . ببین تا اونجایی که بخوای و دوست داشته باشی بهت حال میدم . .کف دستمو به همه جای بدنش می مالیدم . این اولین تجربه های لز من بود .وبا لذت ونشاط هرچه تمام تر با فتانه حال می کردم . انگشتای دستشو تو دهنم گذاشته اونا رو می لیسیدم . حتی موهای سرش هم خیس شده بود با این که در ظاهر باید عرق زده باشه ولی بوی خوشی می داد . اون عطرهایی که به خودش زده بود طوری خوشبوبود که من زنو به هیجان آورده بود . .-ببینم عزیزم فتانه من خوشت میاد ؟/؟ بگو من چیکار کنم تا تو بیشتر حال کنی و راضی باشی .صداش در نمیومد . فقط همینو گفت که اگه بگم امروز بهترین روز زندگی منه شاید باور نکنی .. من به بزرگترین آرزوم رسیدم -دختر تو چقدر اغراق می کنی ؟/؟ یعنی من این قدر ارزش داشتم و خودم نمی دونستم  ؟/؟ روشو به طرف من بر گردوند و بغلم زد . منم افتادم روش . دوباره به هم پیچیدیم . دیگه فاصله ای بین ما نبود . لبام رو لباش بود و سینه هامون رو هم .. پاهاشو به دو طرف باز کرد تا راحت کوسمو رو کوسش بذارم . خودمو دور کوسش می گردوندم . حس کردم که یه خورده بالاتر بیام و کوسمو از پایین به طرف بالا رو کوسش حرکت بدم و بهش فشار بیارم اثر بخشی بیشتری داره . خیسی کوس دو نفرمون این لغزندگی و حرکت و لذت رو بیشتر می کرد . واسه یه لحظه که حس می کردم خیسی کوسمون کم و پخش شده درجا یه تری و غلظت دیگه ای جاش می نشست .. سعی می کردم خودخواه نباشم و به فتانه ای که خیلی واسم مایه گذاشته بود فکر کنم . واسه همین با همه هوسی که داشتم و دلم می خواست یکی باهام ور بره ولی بازم خودمو بالاتر کشیده و سرعت کوسمو رو کوس فتانه زیاد ترش کردم . لبه های کوسم از دو طرف باز شده به لبه ها و چوچوله و درون کوس فتانه خورده و لذت عجیبی بهش می داد -نههههههه طناز .. ولم نکن .. همینو ادامش بده .. آخ کوسسسسسم کوسسسسسم کوسسسسسسم خواهششششش می کنم .. ولم نکن .. آخ تو رو جون هر کی دوست داری . دستم همه جا کار می کرد . موهاشو افشون می کردم . زیر بغل و گلو و حتی رو اون سوراخ کونش انگشت می کشیدم .. من که خودم اون زیر بودم وقتی سرعت کوسشو رو کوس من زیاد کرده بود می خواستم حنجره مو پاره کنم . عجیب کیف می کردم . -فتانه لاپاتو باز ترش کن .. اون این کارو انجام داد می دونستم کشاله های رون پاهاش بد جوری می سوزه و تا آخرین حد باز شده ولی حرکت کوس من رو کوس اون که به حداکثر سرعت و چرخش و لذت بخشی رسیده بود اونو از خود بیخود کرده بود . رنگ و روش تغییر کرده بود . پاهاشو حرکت می داد . با دستاش به بالش چنگ مینداخت . گاهی هم منو به خودش می فشرد و چون می دید با این کارش حرکت کوسمو روی کوس خودش کند می کنه ولم می کرد -طناز جوووووووون کوسسسسسسم داره میاد داره می ریزه .. جوووووووون این حالو حالتو خیلی وقته نداشتم .. آخ طناز ولم نکن .. طناز نازتو نازتو .. قربونت .. کوستو بخورم نازتو بخورم عشق من طناز نازمن .. ولم نکن .. داره میاد جووووون جوووون .. خنده هایی همراه با گریه فضای هوس آلوده اونجا رو خیلی شاعرانه و عاشقانه کرده بود . لز ما رو به هم نزدیک کرده بود طوری که مثل دو تا خواهر جون جونی شده بودیم . نزدیک بود از این همه ابراز احساسات خالصانه او اشکم در آد . اون ار گاسم شده بود و من مزد زحماتمو گرفته بودم و این از هر چیزی در اون لحظات واسم باارزش تر بود . فتانه تمام ریزه کاریها رو به من گفت . و اینو هم گفت که هر جا ایرادی و اشکالی پیش اومد باهاش در میون بذارم و حتی وقتی هم که مهرداد خونه نباشه میاد و راهنمایی ام می کنه .. درهر حال رفتم و بااین عکسها مشغول شدم . چقدر دلم می خواست همه این عکسای با کلاسو که یکی از یکی خوشگل تر و هوس انگیز تر بودند هرچه زود تر بفرستم سایت و همه ببیننش . ببینن که چه تیکه ماهی روی این کره خاکی زندگی می کنه .. مذاکراتمو با فرزاد کیر طلا شروع کردم . پسورد ایمیل مهرداد رو در اختیار داشتم . می تونستم خیلی راحت از نقشه ها و افکارش مطلع شم . می تونستم عکسها رو خودم بفرستم بره سایت . ولی ترجیح دادم این کارو فرزاد انجام بده .. وقتی یک بار دیگه عکسها رو بررسی کردم حسابی سرم سوت کشید . باورم نمی شد که محصول کار چند ساعت باشه ... قصدم این بود که فرزاد اونا رو بفرسته مثلا مهرداد هم فکر کنه اونا رتوش کاری شده یا جعلی ان ولی همین که به اسم همسرشه لذتشو ببره . فرزاد هم احتمالا با دسترسی به ایمیل مهرداد این ارسالو از اون طریق انجام می داد . همه چی قره قاطی شده بود .. -آقا فرزاد بازم دارم میگم یه وقتی فکر نکنین من از اون زنا هستم . دلم می خواد همه بدونن که زیباترین کیه تا این همه آدم الکی نیان عکس خودشونو که حال آدمو بهم می زنه بذارن تو این سایت های سکسی ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

2 نظرات:

ناشناس گفت...

ایرانی جون مرسی تنهاداستان مورد علاقه منو خیلی کم مینویسی تامیام حسش کنم ادامه دارد.......................... پارسا

ایرانی گفت...

بادرود به پارسای عزیز ..من خودمم دلم می خواد زیاد تر بنویسم ..درهر حال امیدوارم در آینده بهتر بتونم درخدمت عزیزان باشم .پاینده باشی ...ایرانی

 

ابزار وبمستر