ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

خانوما ساکت 17

وای هوتن ..هوتن .. یه حالی دارم که نمی دونم چی بگم .. نمی دونم چطور باهاش مبارزه کنم .. -ببینم مگه داری جنگ می کنی ؟/؟ مبارزه چیه ! اسم اون لذته .. یه چیزی که از وسط بدنت داره سیستم عصبی همه جای تنتو تنظیم می کنه .. تو به این نیاز داشتی وداری . پس از مدتی که عذاب کشیدی و فکرت واسه مامانت ناراحت بود .. حالا دیگه نیست . دیگه مامانت به بابات خیانت نمی کنه .. -اووووههههه هوتن جون دوستت دارم .. دوستت دارم نمی دونی چقدر خوشحالم کردی .. یه علاقه خاصی نسبت بهت پیدا کردم . همین علاقه خاصه که هوس  و عشقمو نسبت بهت زیاد می کنه -واسه این که کمکت کردم ؟/؟ -نه به خاطر این که تو خیلی مهربونی .. اصلا خودتو نمی گیری . واسه دانش آموزات مثل یه دوستی و .. البته  این یه چیز خاص رو می خوام که فقط برا خود من باشی . می خوام که فقط منو دوست داشته باشی . خیلی ناراحت میشم اگه جز من بخوای با کس دیگه ای از دانش آموزاباشی . -راستشو بگو مینا دخترای دیگه راجع به من چی میگن ؟/؟ آیا اونا دوست دارن که باهام دوست شن ؟/؟ -واسه چی این سوالو می کنی ؟/؟ نکنه گلوت پیش اونا گیر کرده .. ولی از اونجایی که تو بر خوردی صادقانه با من داشتی منم نمی تونم بهت دروغ بگم .. خیلی از اونا دوستت دارن و تو فانتزی های خودشون می بیینن که با تو هستن و تو داری با اونا عشقبازی می کنی . خیلی ها هم از دستت عصبانی هستند که نمی تونن تو کلاس مسخره بازی در بیارن . -ببینم مینا جون تو خودت چی از این فانتزی ها واسه خودت داشتی ؟/؟ -نمی دونم .. من با کسی از بچه ها در این مورد حرف نزدم . بعضی از اونا خیلی بی تر بیت هستند . شرمم میاد از تکیه کلامهای این دخترا بگم .. این حرف زدن باعث شده بود که از کوس خوری عقب بمونم . بیچاره خبر نداشت که من مادرشو گاییدم و به وسیله کیرم بود که اونو به راه راست ارشادش کردم و از این به بعد هم هر چند وقت در میون باید بهش باج بدم تا دیگه دور و بر دوست مرد سابقش نپلکه . -ببین مینا من دوباره کوس لیسی رو شروع می کنم و منتظر میشم جوابمو بدی . دختر خجالتی .. آدمو که واسه نیت و این گونه فکر داشتن  که محکوم نمی کنن . . دوباره اون کوس غنچه ای و ناز مینا جونو گذاشتم تو دهنم همین جوری که میکش می زدم فکرم رفت پیش خانوم معلمای مدرسه .. یواش یواش باید رو مخ اونا کار می کردم . هر کی رو می کردم این خانوم مدیر رو به این سادگی نمی شد کاری کرد . ولی این جوری هم نبود که به بقیه بگی خانوم من می خوام شما رو بکنم اونم بگه بفر مایید در خد متم .. هر کاری یه راهی داره که استاد روان شناس به خوبی از عهده اش بر میاد . مینا داشت واسه من یا در واقع واسه خودش حرف می زد و من حواسم بود جای دیگه یهو به خودم اومدم که باید به حرفاش توجه کنم ببینم در این مورد چی داره میگه .. -هوتن جون منم خیلی دوست داشتم که باهات باشم .. -من فقط گوش می کردم .. طوری اونو به هوس آورده بودم و چوچوله شو مثل آدامس تو دهنم می گردوندم که دیگه از این که احساسات خودشو بر زبون بیاره و از کیر و کوس و کون حرف بزنه ابایی نداشت . -آخخخخخخ کیرررررررت رفته بود تو کوسسسسم نمی دونی چقدر هیجان داشت .. نمی دونم خواب دیده بود یا فانتزی خودشو می گفت . آخه اگه همچین خیالی داشت پس بکارتش چی شده بود . -اوووووووووووههههههه آتیشششش گرفتم . آتیشششش گرفتم . کوسش انگاری داشت آب پخش می کرد .. جنب و جوش زیادی داشت . دستمو گذاشته بودم رو قفسه سینه اش تا تکون نخوره . اونقدر به زمین مشت زد تا ساکت شد . یه گرما و تری خاص و غلیظی رو روی لبها و چونه هام حس می کردم . هوتن هوشیار کارشو کرده بود . تونسته بودم  ارضاش کنم .. گذاشتم یه خورده در عالم خودش بمونه .. . بعد از دقایقی چشاشو باز کرد . زیر چشمی نگام می کرد . موهای سرمو نوازش می کرد .. -هوتن تو نمی خوای راضی شی ؟/؟ اگه دوست داری می تونی رو سینه هام خالی کنی .. من که مثل اون حالا لخت لخت بودم کیرمو گذاشتم لاپاش و از پایین کوس به طرف بالا حرکتش می دادم .. -اوووووووههههههه دوباره داره خوشم میاد . هوتن هوتن بازم داری منو یه جوری می کنی ؟/؟ -چه جوری می کنم ؟/؟ بگو همون جوری بکنم . نهههههه نهههههه من می ترسم . می ترسم . دلم می خواد . خواهش می کنم .. کمکم کن .. نذار همین جوری بمونم .. بکن توی کوسم .. بکن .. من تا کی باید صبر کنم عروس شم . عروسم کن .. عروسم کن .. می خوام به دست تو با کیر تو خانوم شم .. -دختر! لذت بردن یه لحظه و حسرت خوردن یه عمره .. -من میخوام با تو باشم .. -قول میدم دوباره کوستو بخورم و باهاش ور برم و بهش حال بدم . دختر خیلی حشری شده بود . دیگه نمی دونست چیکار کنه . هیجان داشت اونو از پا در می آورد . رفتم قوطی کرم رو بر داشته و به قصد کردن کونش اونو از پشت بغلش زدم .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر