ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

ماجراهای مامان زبل 23

پسرا یکی از یکی شاداب تر .. ظاهرا قرار نبود کسی به نام اشکان بیاد .. نمی شد گفت کدومشون بهترن . دلم می خواست هر پنج تاشون با هم بیفتن سر من . پری جون چون با بیشترشون غیر از اشکان آشنایی داشت شروع کرد به معرفی تک تک اونا و یه توضیح مختصری در مورد اونا دادن که راستش من زیاد دقتی به حرفاش نداشتم و به تنها چیزی که توجه داشتم اونم به خاطر این که بعدا بتونم صداشون کنم اسمشون بود . اشکان و افشین . پرهام و زیار و ماهان . پری : ببخشید بچه ها ما یه زن کم داریم . نمی دونستیم پنج نفری میاین .. داشتم فکر می کردم که آیا ما زن پنجمی هم داشتیم یا نه و یا این که پری داره خالی بندی می کنه . ازبس خودمونی شده بودند همون در جا ما زنا رو بغل زده و از این که ما رو کاملا سکسی و لخت می دیدند به هیجان اومده بودند . معطل نکردند . حتی نذاشتن یه شورت هم پاشون بمونه .. اوخ واسه اون تیکه هایی که لاپاشون آویزون بود داشتم هلاک می شدم . ما زنا کدوممون اول این شانسو میاریم که گیر دو تا از پسرا بیفتیم . چه خوب می شد اگه اون زن خوشبخت من می بودم . خودمو به پسرا نزدیک می کردم . بدن زری و پری یه تازگی خاصی داشت . در هر حال فکر و ذکرم همه به این مشغول بود که اون پسره اضافی در فاز اول به من برسه . یه پام تو اتاق خواب بود و یه پام هم تو آشپز خونه . هر چند دقیقه در میون یه دستی به سر و گوشم کشیده و یه تغییری در خودم به وجود می آوردم . صاحب خونه بودن منم این دردسرا رو داشت . اون سه تا زن حسابی داشتند با پنج تا مرد حال می کردند . ماه منیر اومد کمکم .. شامو ردیف کردیم . من زیاد شکممو پر نکردم تا بتونم با نشاط بیشتری خودمو در اختیار پسرا قرار بدم . پسرایی که هیشکدومشون زن نداشتند و خوب می دونستم که به یه کوس چطور حال بدن و ازش حال بگیرن . شام رو خوردیم . بقیه خیالشون نبود و خیلی خونسرد بودند ولی من دل تو دلم نبود . باید یه کاری می کردم که در هیجان اول دو تا پسر میومدن سراغ من . چقدر شاد و شنگول بودند . هم شاد و پر تحرک و هم در رابطه با سکس خونسرد . من و ماه منیر که خیلی داغ کرده بودیم و می دونستم که زری و پری هم مثل ما دو تان . مخصوصا که با یه لز داغ رفته بودیم به استقبال سکس با پسرا . پری و پرهام و زری و زیار و ماه منیر و ماهان رسیدن به هم . اشکان هم که تازه وارد بود اومد سراغ من . این وسط افشین داشت ما چهار تا زوج رو ورانداز می کرد که طرف کدوم بره . مردا زیاد در بند نبودند . چون خودشون یه زنو داشتند که بگان و ته دلشون شریک نمی خواستند ولی زنا ول کن نبودند . -پری : افشین جون بیا اینجا خودم می دونم چه جوری بهت حال بدم -زری : من دو تا کیر رو در آن واحد حریفم حتی اگه دوتایی تون هم زمان بذارین تو کوسم من می تونم جواب بدن .. ماه منیر :افشین جون اگه یکی رو می خوای که کیلومتر شمار کوسش زیاد کارکرد نداشته باشه اون منم . دیگه چیزی واسه گفتن من نذاشته بودند . همه مون رو زمین و کف پذیرایی قرار گرفته بودیم . یه هماهنگی خاصی داشتیم . انگار که رفته باشیم به یه زمین ورزش و قصد انجام مسابقه ای دو نفره به صورت دسته جمعی رو داریم که بک زن و مرد باید با گروههای دیگه ای رقابت کنه . ما چهار تا زن یه دست قرار گرفتیم رو کیر مردای طاقباز قرار گرفته رو زمین . یه هماهنگی جالبی داشتیم . مردا اول با کف دستشون رو کوسمونو دست کشیدند و با همون دو سه حرکت اول یه خیسی درست و حسابی راه انداختند . این بار افشین در حال سان دیدن از کون های قمبل کرده ما بود . هر چند ثانیه در میون یه کمری رو بغل می زد و کیرشو به سوراخ اون کون می چسبوند و ول می کرد و سر تکون می داد . یک آن که برای بار دوم به من رسید کف دستشو گذاشت لاپامو جایی بالاتر از کوس و قسمتی که کیر اشکان رفته بود تو کوسم و در حال گاییدنم بود . انگشتشو کرد تو کونم . همین کارو با سه تا کون دیگه هم انجام داد و بعد اومد سراغ من و کون من و دو تا قاچ کونمو با پنجه هاش نگه داشت و سر کیرشو چسبوند به سوراخ  و کیرشو کرد تو کونم .. یه خورده دردم گرفت ولی نه تا اون حدی که با فریاد بخوام چند تا همسایه رو با خبر کنم . -اشرف جون اشی خوشگله یواش تر به فکر در و همسایه ها باش -وای افشین جون درد داره .. انگار یه وزنه گذاشته باشی تو کونم . -این همون کیره اشرف خانوم . طوری رفتار می کنی که انگار تاالان کیر نخوردی . پری صداش در اومد و گفت اشی جون می دونی چرا افشین تو رو اول انتخاب کرده ؟/؟ حس کرده که مقاومت تو از ما بیشتره .. یه خورده بهم بر خورد -منظورت چیه یعنی پیر ترم -اوه نه اشی خوشگله من به دل نگیر . اون قلق گیری کرد  اون سوراخ کونی رو که بیشتر خوشش اومد اول کرد تو اون . -یعنی من این قدر گشادم ؟/؟ افشین : اشی جون این شتریه که دم خونه همه مون می خوابه -کون گشادو میگی یا کیررو -می تونی حساب کنی هردو تاشو .. از این حاضر جوابی اون خوشم اومده بود و اونم از این جور حرف زدن من لذت برده بود . دو تا کیر همون اول به من  رسیده بود و حرف هم می زدم . واسه همین من خودمو به پری نزدیک کرده تا در حال عشقبازی یه دستی هم به بدنش بکشم . .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر