ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

معراج عشق 9

یه سری هم به مدینه زدم . مدینه مکرمه . جایی که پیکر پاک محمد پاک در آن به خاک سپرده شده . بهترین و بر ترین بنده خدا . به راستی چه شد که محمد محمد شد . تا چه حد اراده خودش دخیل بود و تا چه حد مددالهی . نمی دونم خدا .. من که قرار نیست از همه کارات سر در بیارم . اگه این جور بود دیگه توی آدم موندن خودمم نمی موندم . نمی دونستم به کجا باید برم که  به شب برسم  یه خورده رفتم طرف پایین . شاید نزدیکای قطب جنوب بوده باشه . خیلی پایین رفتم . دوست داشتم به ایران بر گردم ولی ستاره ها رو دیدم . ستاره های خدا رو .. راستی خدا جونم واسه چی ستاره ها رو آفریدی ؟/؟ هر چند بهم مربوط نیست . ولی خیلی هم زیادند . خیلی .. میگن هر آدمی یه ستاره داره . ولی من فکر می کنم هر آدم بتونه بیشتر از یه ستاره داشته باشه . میگن ستاره ها از گاز درست شده .. ما خودم تو ایران خودمون توی گاز دنیا اول یا دوم هستیم و کلی هم پول بابتش می دیم . کاش می تونستیم از ستاره هامون استفاده کنیم .. حالا شوخی دیگه بسه .. همون تو همون آسمون خودمون موندم . تا جایی که هواپیما ها اوج می گیرن . نفسم داشت می گرفت ولی یه چیزی نگه دارم بود . ستاره ها رو درشت تر نمی دیدم ولی انگاری فاصله هاشون نزدیک تر شده بود . اونا هم خدا رو دوست دارند . راستی چرا ستاره ها آدم نشدند . چرا ما ستاره نشدیم . اگه ما ستاره می شدیم دیگه نه بهشتو داشتیم و نه جهنمو .. پسر قاطی کردی ها الان چه وقت این حرفاست وگرنه خدا جون لجش می گیره تو رو از همین بالا پرتت می کنه پایین . به عظمت خدا نگاه می کردم . به میلیونها سال فاصله  سال نوری بین ستارگان .. از تصور خارجه .. راستی خدا همه اینا رو آفریده تا بزرگی خودشو نشون بده ؟/؟ بعضی ها از بس کورن که ده تا از اینا رو هم ببینن هیچی حالیشون نیست و بعضی ها با دیدن لوله زنبور تو خداجون دیگه سرشونو بالا نمی گیرن تا ستاره ها رو ببینن . همون واسشون کافیه . تا یه حدی رو عمودی رفتم و بعد با یه گردش افقی همه جا رو زیر نظر گرفتم . نمی دونم چرا هر چی می دیدم سیر نمی شدم . خداوندا مهم نیست که خلق تو آدمو مسخره کنه یا نه .. مهم این نیست که آدما یکی دیگه رو مترسک خودشون بدونن و خودشونو سلطان جهان احساس کنند .. خدایا تو اگه به من عزت و شرف بدی مهم نیست که دیگران منو خوار کنن . مهم نیست که دیگران کوچیکم کنند . پستم کنند . آدما نباید دلشون از این بگیره که آدمای دیگه بهش خیانت می کنند . چون تو هستی  . تو که وفا دار ترین وفا دارانی . وقتی که تو هستی من دیگه چی می خوام . وقتی که تو رو دارم دیگه چی کم دارم . تویی که اون قدر خوبی که تا وقتی گناهی رو انجام ندم به حساب من نمی نویسی و وقتی که فکر ثوابی به سرم میفته واسم یاد داشت می کنی . پاداش خوبیهامو ده برابر می دی و سزای گناهمو به همون اندازه . تو خیلی خوبی و من بد و گناهکارم . چقدر دلم گرفته . چقدر دوست دارم همین وسط وایسم وهمچنان خیره به ستاره هات نگاه کنم . به آسمون زیبای تو . به راهی که واسه بندگانت روشن کردی . همه دارن تو رو می پرستند . و بشر خود پرست داره خودشو می پرسته . فکر کرده چه پخی باشه . گاهی ادعای خدایی هم می کنه . ستاره های عشقو می بینم . عشق آسمانی ..عشق زمینی .. دیگه عشقای زمینی این روزا شده باد هوا . مثل یه خاک به هوا بلند میشه و می ریزه توی دریا . عشقا همه نم کشیده ..همه دروغی شده .. نه خودشونو می شناسن نه خدای خودشونو . . خدا جون من من اینا رو به کی بگم . فقط به تو می تونم بگم . تویی که می تونی منو  درکم کنی . بیشتر از خودم . می دونی چی واسم خوبه . می دونی فقط به دنیا نیومدم که چند روزی مثل گاو علف بخورم و اگه هم شاخی داشته باشم شاخ بزنم و همش در حال چرا باشم . ولی خیلی ها زندگی گاوی رو دوست دارند . بگذریم مسیرمو به طرف ایران تغییر دادم . دوباره افتادم توروشنایی . دلم واسه کشورم تنگ شده بود . از روکشورهای عربی رد شدم . از اون بالا دریای عمان و خلیج فارس رو می دیدم . خلیج همیشه فارس ایران عزیزمونو . عربا هر کاری می کنن اسمشو عوض کنن نمی تونن . مگه ما می تونیم به دریای عمان بگیم دریای فارس که اونا خلیج ما رو عربی کنند ؟/؟ بگذریم خدای بزرگ ! همه این ملک و املاک مال خودته ؟/؟ خواستم به تاخت از ایران گلم رد شم و دیگه بر گردم نزدیک خونواده ام . آخ که دلم چقدر برای این تخت جمشید تنگ شده . تخت جمشید و نقش رستم . بیست و خوردی سالی می شد که به تخت جمشید نرفته بودم . چه خوب توفیقی حاصل شد و دوباره دیدمش . ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی 

0 نظرات:

 

ابزار وبمستر